کلمه فنی، اصطلاح تخصصی یا اصطلاحات و ضرب المثل های عمومی مورد نظر را به فارسی و انگلیسی در ترنسدیک، دیکشنری تخصصی جستجو کنید!
کار بدنی :
Labour (or Labor)
اعمال شاقه :
Hard labor.
کار ذوقی :
A labor of love.
کار حضرت فیل :
A labour of Hercules.
کارگر ناشی :
unskilled labour.
کارگران و کارفرمایان :
Labour and capital
وزارت کار :
The Ministry of Labour
حزب کارگر :
The Labour Party
رهبر کارگران :
A labor leader.
در حال وضع حمل بودن :
To be in labour.
روی کاری زحمت کشیدن :
To labor at a task.
با زحمت از وسط چیزی حرکت کردن :
To labor through something.
به موضوعی زیاد شاح و برگ دادن :
To labor a point.
تنگی نفس :
Labored breathing.
.
سبک مغلّق و پیچیده :
A labored style of writing.
عقب افتادن :
To lag behind.